زمستان رخت بر بسته
بهار عشق می آید
دلم تنگ است...در انتظار بهار هستم
دستهایم را به نگاه شب میکشم
میبوسم لبخند ستاره ها را
میبویم باد را...رو براه هستم
راهی که تو رفتی...و همچنان به امید بازگشت
تو نشسته ام...بوی تنت را حس میکنم
رقص شاپرکها نوید آمدن تو را میدهد
تو و بهار با هم...میدانم می آیی